شهيد گمنام

متن مرتبط با «خاطرات» در سایت شهيد گمنام نوشته شده است

خاطرات شهید سرلشکر خلبان علی اقبالی

  •   در ادامه بخشی از خاطرات همسر این شهید بزرگوار به نقل از پایگاه خبری شهدای ایران روایت می شود: من نمیدونم باید از کجا شروع کنم. از روزهای جنگ یا از این روزهای شلوغ و دود گرفته. یه روز یه جنگی بود یه آدمهایی بودن همه چیز رو رها کردند و رفتند جنگیدند .زن .بچه .همه چی . یادم نمیره رزمنده ای رو که در جبهه های همین مملکت می جنگید همسر وفرزندش تو همین شهر در حال التماس به صاحبخونشون بودن .دو روز دیگه مهلت بده شوهرم بر میگرده از جنگ به خدا کرایه خونه تون رو میده اگه نداد بعد اسبابای من رو بریز بیرون از این ور قسم و آیه از اون ور  دل سنگی و قساوت بالاخره با وساطت اهالی محل اون زن چند روز مهلت گرفت. همسرش اومد اما خودش نه خبر شهادتش .خدای من حالا باید چیکار کنه؟  ادامه مطلب... ,خاطره:.خاطرات ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها